«آرمان‌شهر»

...گویند قافله‌ای در راه است... (شهید آوینی)

«آرمان‌شهر»

...گویند قافله‌ای در راه است... (شهید آوینی)

بسم ربّ الشّهداء و الصّدیقین

کربلا، ما را نیز در خیل کربلاییان بپذیر. ما می‌آییم تا بر خاک تو بوسه زنیم و آن‌گاه روانه‌ی دیار قدس شویم. (شهید آوینی)

تبلیغات

Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران

آخرین نظرات

۱ مطلب در دی ۱۳۹۲ ثبت شده است

از روز اوّل خلقت که شیطان بر آدم سجده نکرد، پارادایمی جدید مقابل کلمة الله بنا نهاده شد. 
پارادایمی که ریشه در خود برتر بینی و خود شیفتگی داشت؛
از لحظه‌ی نخست با توجیه اشتباه آغاز شد و به مبارزه‌طلبی کشیده شد تا ...

.
.
.
تا اینکه نطفه‌ی ولایت طاغوت بسته شد، اگر هم شد بر مبنای "نفاق" بود که ممکن شد.

آری، همان روز که شیطان در بهشت مثالی بر آدم و حوا وارد شد... زیر پوست مار را می‌گویم

و اینگونه است که "استکبار" و "نفاق" دست به دست هم دادند تا عزیزترین مخلوق پروردگار عالم را به به زنجیر بکشند.

زنجیر، خوش‌بینی بود...

خوش‌بینی به وظیفـــــــــــــــه‌ای که نداشت: جاودانگی

.
.
.
عـــــــــــــــــــــادت شیطان همین است.

دل‌خوشت میکند به چیزی که هست ولی می‌خواهد که نباشد.

درست وقتی که خوش‌بین شدی و دل‌خوش به داشته هایت، و خیالت از بابتش که راحت شد، چنگ میزند به قلبت.

میخواهد فقیر باشی، مفلوک و دربه‌در ... نقطه‌ی مقابل « الله » ...

......... مقابل غنا، عزت، عبودیت ... « ـهستیـ  ـابدیـ »

***
وقتی به خودت آمدی و دیدی چقدر جای قلبت خالی است

چقدر تاریکی نصیبت شده، به جای نور؛ یاد وظیفه‌های فوت شده می‌افتی.

« متأسفم فقط می‌توانم بگویم خدا بیامرزدشان، تقصیر خودت بود. » خیلی هنر کند همین جمله را بگوید؛ شیطان.

حس بدی سراغ آدم می‌آید، احساس خسارت، توأم با نفرت

فقط...

فقط ای کاش زمان کمی صبر کند، آهای.........................!!

بیهوده است! قانون دو دوتا چهارتا را مگر می‌توان تغییر داد.

نه! ولی حتما راه دیگری هم باید باشد...

به آسمان خیره می‌شوی... منتظرت هستند ستاره ها...

انتظار ... میفهمی یعنی چه؟ اگر زمان نمیتواند منتظر باشد و صبر ندارد، به جای آن خدا صبرش زیاد است.

خدا چادر خاکی را دید و صبر کرد. ناله های طفلی شش ماهه را شنید و صبر کرد و الان منتظرت ...

داری می‌روی؟

فقط یادت باشد... یادت باشد...

اگر « ألا بذکر الله تطمئنّ القلوب » گفته است؛ اطمینان نباید تو را از ذکر غافل کند. 

از وظیفه غافل نشوی. محکم قلبت را بگیر... که دیگر دشمنت دلخوشت نکند و چنگ نزند، دوباره ذکر را از سر بگیر.

« خیالت راحت تا لبخند رضایت را بر لب صاحب حرم نبینم از پا نخواهم نشست... »

دلم خوش است به همین آخرین جمله ات.

بسم الله.

یاد کن روی محبوب عالَم را ... به من هم بگو أین وجه الله الذی إلیه یتوجه الأولیاء

‌ ‌
۰۳ دی ۹۲ ، ۰۰:۰۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر