خدا بود و دیگر هیچ ...
جمعه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۲، ۰۹:۵۳ ب.ظ
با یه بنده خدایی صحبت میکردیم که حدیثی از امیرالمؤمنین برام خوند و همین طور مبهوت شدم:
هُوَ فِی الْأَشْیَاءِ عَلَى غَیْرِ مُمَازَجَةٍ خَارِجٌ مِنْهَا عَلَى غَیْرِ مُبَایَنَة
و ادامه داد به نوری که از آب عبور میکنه فکر کن... نه آب در نور است و نه نور در آب!
هنوز هم حیرون هستم! فقط یاد این جملهها افتادم
« الله نور السّماوات و الارض »
«... و نحن أقرب إلیه من حبل الورید »
عالم محضر خداست در محضر خدا معصیت نکنید.
و دیگر هیچ.
پ.ن:
1- ترجمهی حدیث: او (خداوند) در اشیاء است بدون اینکه ممزوج باشد، خارج است از آن بدون اینکه جدا باشد.
2- منبع حدیث : إرشاد القلوب إلى الصواب، ج2، ص: 375
3- میدونم تشبیه نور و آب صرفا یه تمثیل هست و خداوند بزرگتر از آنست که توصیف شود؛ وگرنه که خاک بر دهانم.
4- نمیدونم به جای ... در عنوان پست بنویسم، "بود" یا "نبود".
۹۲/۱۲/۲۳