از باب روایتی که از حضرت عیسی(علیهالسلام) نقل شده است «خُذُوا الْحَقَّ مِنْ أَهْلِ الْبَاطِلِ وَ لَا تَأْخُذُوا الْبَاطِلَ مِنْ أَهْلِ الْحَق کُونُوا نُقَّادَ الْکَلَام» به دنبال فرصتی بودم تا ترجمه کتاب فلسفه جسمانی را تورق کنم و به توضیحات مصاحبه بسنده نکردم. قبل از هر چیز باید عرض کنم علی رغم اینکه کتاب در زمینه علوم شناختی، بحث مهم و چالشی رو مطرح کرده، از پیشنهاد دادن آن، حتی از باب تجربه منصرف شدم! چرا که در مقام نظریه پردازی برخی از اصول مسلم مکاتب الهی مثل وجود نفس و روح را نادیده گرفته است، در بعضی موارد دارای مغالطه های فراوان است و نسبت به بحث روح در متون مقدس یا در پدیدههای طبیعی مثل خواب، داوری بیمبنایی انجام داده است. همچنین فضای کلی کتاب نشان میداد که مطابق اندیشه غرب، انسان مبدأ هستی و مفاهیم تصور شده است و اینکه خرد توسط بدن انسان شکل میگیره. که در نظرات پست قبل نیز اشارهای به این مسئله شد. طرح بحث پیرامون نظریات اسلامی رو به آینده مؤکول میکنم مثلا بحثهایی راجع به اینکه انسان یا به عبارت دقیق تر نفس، جسمانیت الحدوث و روحانیت البقاء است و همچنین روایات در باب "جسم اللطیف" نیاز به فرصت بیشتر و جُدا از مطلب حاضر دارد.
با این حال بخشی از متن کتاب رو که جای جرح و تعدیل دارد، در ادامه آوردم:
سطوح جسمانیت:
برای آنچه ما آن را جسمانیت مفاهیم مینامیم، دست کم سه سطح متفاوت وجود دارد: سطح نورونی، سطح آگاه پدیدار شناسی(سطح قابل دسترسی آگاهی مثل درد، مزه، درک رنگ و غیره) و سطح ناآگاه شناختی (بخش فهم زبان و کاربردهای آن)
... انسان ها فقط مغز نیستند، فقط مدارهای نورونی نیستند؛ صرفا مقادیری از تجربه های کیفی و الگوهای برهمکنش بدنی، یا ساختارها و عملیات ناآگاه شناختی هم نیستند. همهی اینها، به اضافه چیزهای بسیار دیگری که ما تاکنون توضیح نداده ایم، حضور دارند. برای توصیف کافی ذهن انسان، تبیین هایی در تمام این سه سطح لازم است. (اگرچه کافی نیست)
همچنین دکتر عبدالله نصری توضیح و نقدی در مقدمه کتاب آورده اند که به سمع و نظر شما میرسانم:
« ... مؤلفان گاه وارد برخی مباحث معرفت شناسی میشوند که تصویر دقیقی از آن ندارند، مانند مطالب مربوط به نظریه انطباق در بحث حقیقت. گاهی بر این نکته تأکید میکنند که واقعیات غیر جسمانی را نفی نمیکنند:
"حذف یک دیدگاه فلسفی است که میگوید تنها پدیده های واقعی هستی های موجود فیزیکی هستند. آشکار است که ما هواداران واقع گرایی جسمانی حذف گرا نیستیم. اما در عین حال فیزیک گرا هستیم.(2) به این معنی که باور داریم برای هر چیزی که ما آن را از دیدگاه علمی واقعی میدانیم در نهایت یک پایه و اساس مادی وجود دارد. یعنی ما با دیگران در جامعه علوم شناختی معتقدیم که برای هستی هایی چون واج ها ، فعل ها و استعاره در نظریه علمی ذهن و زبان، یک اساس فیزیکی در جسم ما و مغز ما وجود دارد."
علی رغم مطالب فوق، مؤلفان در مقام نظریه پردازی حذف گرا هستند. »
دکتر عبدالله نصری با وجود وارد دانستن انتقاداتی به مؤلفان نظیر اینکه «عقل برای اندیشیدن نیاز به مغز دارد نشانگر آن نیست که ساختار و فعالیت های آن هم ناشی از مغز است...» یا «پذیرش داروینیسم برای توجیه تکاملی بودن عقل» این کتاب را دارای وزن و اهمیت خاصی میداند «چرا که دیدگاه جدید و تازه ای در علوم شناختی مطرح میکند.، دیدگاهی که حتی در کشورهای مبدأ هم جدیدند.»
برای مطالعه مقالات دکتر عبدالله نصری و آشنایی بیشتر با ایشون میتوانید به اینجا و اینجا مراجعه نمایید.
حاشیه نوشت:
1. جهت آشنایی با معرفت شناسی اسلامی به اینجا و اینجا و اینجا مراجه نمایید. همچنین بخشی از صوت رو از این لینک میتونید دانلود کنید.
لینک خرید جزوه «معرفت شناسی اسلامی»
2. از آنجا که بحث فیزیک گرایی شد، مناسب دیدم اضافه کنم که مدتی پیش آزمایشگاه بازی دانشگاه MIT بازی با عنوان A Slower Speed Of Light منتشر کرده بود (سال 2013) و در حال حاضر از اینجا یا به طور مستقیم از اینجا قابل دسترس است. بازی مذکور، آثار شهودی و شبیه سازی شده از نظریات نسبیت عام و خاص را نمایش میدهد و روال بازی بدین شکل است که 100 گوی را باید جمع کنید و به ازای هر گوی سرعت شما به سرعت نور، به طور نسبی نزدیکتر میشود و انحنای فضا محسوستر. پس از جمعآوری همهی گویها، تغییر رنگ اشیاء محیط که در واقع تغییر طول موج دریافت شده (به دلیل سرعتمان) توسط ماست، حذف میشود و فقط انحنای فضا نمایش داده خواهد شد... بدیهی است که جسم انسان در سرعتهای بسیار بالا ماندگار نیست و نمایش بازی بر اساس روابط ریاضی شبیهسازی شده است، همان روایطی که به زعم نویسندگان کتاب فلسفه جسمانی، ناشی از مغز است. به نظر میرسد بر اساس نظریات فیزیک کوانتوم از جمله نسبیت عام و خاص، جسمانیت و نظریات علوم شناختی تجربی، فیزیک را تحدید میکنند. و البته از منظری ورای این بحث، میتوانند بسیار بکدیگر را تقویت کنند و با هم افزایی، پیشرفت مضاعفی رقم بزنند. برای آشنایی بیشتر با نظریات فیزیکی، بعد از اتمام بازی روی گزینه what happend میتوانید کلیک کنید. شاید بعداً ترجمه این قسمت را در قالب یک پست منتشر کنم. گرچه به خود مبانی فیزیک کوانتوم هم نقدهایی وارد است که إن شاء الله اشاره خواهم کرد.
3. ابتدایی ترین پرسشی که در حاشیه مطالعه فلسفه جسمانی و سابقه انجام این بازی، برایم پیش آمد، این بود که:
در مورد ارتباط بین نورونها و خرد و عاطفه و زبان و سرعت نور چه میتوان گفت؟!
4. از منظر دین، قرآن کریم هم دعوت به آیات انفسی دارد و هم دعوت به آیات آفاقی. هم نظر مُلکی و هم نظر ملکوتی؛ و برای تعالی و پیشرفت به هر دو نیاز داریم.
أَ وَ لَمْ یَرَوْا کَیْفَ یُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعیدُهُ إِنَّ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسیرٌ (سوره عنکبوت - آیه 19)
قُلْ سیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیر (سوره عنکبوت - آیه 20)
أَ وَ لَمْ یَنْظُرُوا فی مَلَکُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَیْءٍ ... (سوره اعراف - آیه 185)
5. توضیحات حجت الاسلام قائمی نیا درباره نظریه بدن مندی ذهن در علوم شناختی و به خصوص اثر مذکور
غرض از بحث های فوق، تطبیق فیزیک یا علوم شناختی با دین یا بالعکس نمیباشد و هدف، ارائه یک رویکرد دیالکتیکی(رفت و برگشتی) است که (به تعبیر حجت الاسلام سوزنچی) در پرتو این رویکرد میتوان به علم دینی دست یافت.
قسمت اول: